بهترین سن ازدواج برای دختر و پسر ؟

بهترین سن ازدواج برای دختر و  پسر ؟

ازدواج برای دختر و پسر امری است غریزی و فطری. هر زمان این غریزه و فطرت و رشد سنی و عقلی و اجتماعی بیدار شود و دختر و پسر نیاز به ازدواج در درونشان بیدار شود؛ این زمان زمان ازدواج آن شخص است.

این نیاز به ازدواج اکثراً بعد از سنّ بلوغ شرعی دختر و پسر است. امّا زمان ظهور این نیاز در افراد متفاوت است. اگر جوانی به «بلوغ جسمی» و «بلوغ عقلی» رسیده باشد آماده ازدواج است.

در افراد مؤمن و باهوش این بلوغ جسمی و عقلی زودتر حاصل می شود. پس سنّ ازدواج چیزی است نسبی که در افراد مختلف، جوامع مختلف متفاوت است.

ما در اینجا شرایطی را که یک شخص را به سنّ ازدواج می رساند مطرح می کنیم؛ که این شرایط باید در هر دختر و پسری باشد تا یک ازدواج موفّق داشته باشد. همچنین باید گفت که تعیین کردن سنّ برای ازدواج و یک نسخه پیچیدن برای همه افراد امری است اشتباه چون هر کسی در سنّی خاص این شرایط را دارا است.

شرایط لازم برای رسیدن به سنّ ازدواج:

۱. رشد جسمانی:

دختر و پس باید از لحاظ جسمی به بلوغ برسند. یعنی دختر و پسر توانایی جنسی داشته باشند. تحقیقات نشان می دهد دختران در سن ۱۳ تا ۱۴ سالگی اکثراً بلوغ جنسی پیدا می کنند و تمام دختران تا سنّ ۱۷ سالگی بالغ می شوند.

و در پسران نیز از سنّ ۱۴ الی ۱۷ سالگی تماماً بلوغ جنسی پیدا می کنند. اولین شرط برای ازدواج همین بلوغ جنسی است که عموماً در دختران در ۱۵ سالگی و در پسران در ۱۶ سالگی حاصل می شود. منظور از بلوغ جنسی این است که اندامهای جنسی دختر و پسر آمادگی مسائل زناشویی داشته باشند.[۱]

به عبارت دیگر بلوغ جنسی عبارتست از خواسته های فیزیولوژیکی و غریزی یک فرد و ازدواج جوابی است به خواسته ها و هر چه بین این دو سؤال و جواب فاصله بیشتر باشد عقده های روانی بیشتر است.[۲]

۲. رشد عقلی:

به یقین زمانی که فردی رشد فکری لازم جهت انتخاب همسر را نیافته است، نمی تواند اقدام به تصمیم برای ازدواج خود بنماید و چه بسا قدرت تشخیص مصلحت یا مفسده در ازدواج با فرد مورد نظر را ندارد،[۳] رشد فکری پس از بلوغ جسمانی رو به تکامل می رود. پس از بحران های بلوغ، فرد استعدادها، توانائیها و امکانات محیطی خود را بهتر می شناسد و نسبت به شخصیّت خود بیشتر آگاهی می یابد. در نتیجه تصمیماتش بیشتر از عقل نشأت می گیرد تا احساسات.[۴]

۳. رشد عاطفی:

رشد عاطفی و احساسی از شرایط لازم برای ازدواج است و دارای محاسن و مزایای زیادی است. از جمله اینکه قدرت محرکه انسان است، عامل اتصال و پیوستگی و تلطیف انسانها و جوامع است، از مهمترین عوامل موفقیّت در زندگی زناشویی است. فرد برخوردار از رشد عاطفی، مهار احساسات منفی و مثبت خود را در دست دارد. او در ابراز خشم و ترس، گریه و شادی، محبّت و غیره در محدوده مورد قبول جامعه عمل می کند، نه همانند یک کودک. رشد عاطفی نیز مانند رشد عقلی به سنّ تقویمی نیست، بلکه به میزان یادگیری، تجارب فرد و از همه مهمتر تعامل عاطفی کودک با والدین و دیگر بزرگسالان آموخته می شود.[۵]

۴. رشد اجتماعی:

رشد اجتماعی رابطه نزدیکی با رشد عقلی و رشد عاطفی دارد. انسان دارای چهار دنیای اجتماعی است: خانواده، مدرسه، شغل و دوستان که فرد را باید از نظر اجتماعی در آنها مورد ارزیابی و بررسی قرار داد. فردی که از رشد اجتماعی برخوردار است روابط اجتماعی (از جمله رابطه بین زن و شوهر) را بهتر درک می کند، به دیگران احترام می گذارد، حقوق دیگران را محترم می شمارد، نقش، وظایف و مسئولیتهای مربوط به خویش را به نحو أحسن انجام می دهد.[۶]

۵. رشد اخلاقی:

روابط زناشویی همانند هر ارتباط اجتماعی دیگر بین انسانها با در نظر گرفتن ارزشهای اخلاقی و معنوی زن و مرد است که منجر به سعادت و معنویت زندگی آنان می گردد. بسیاری از امور و مسائل زندگی زناشویی در چهارچوب اخلاق و فضایل اخلاقی قابل حلّ است و هر اندازه زن و شوهر متخلّق به اخلاق و رفتار پسندیده مانند صداقت و گذشت، درستی و فداکاری و… باشند زندگی شان از سلامت و آرامش بیشتری برخوردار خواهد بود.[۷]

اگر دختر و پسر این شرایط را دارا بودند می توانند ازدواج نمایند. البته باید دانست مناطق، محیطها، جامعه ها، نسلها، نژادها، قبیله ها، خانواده ها و افراد (تفاوتهای فردی)، در این زمینه یکسان نیستند، بلکه تفاوتهایی با هم دارند، مثلاً در سرزمینهای «گرمسیر» بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا مناطق «سردسیر»؛ و در محیطهای باز و شلوغ که برخورد زن و مرد و دختر و پسر بیشتر است، و در محیطهای غیرمذهبی و بی بند و بار که مسائل محرم و نامحرم و حجاب و عفّت کمتر رعایت می شود، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا در محیطهای مذهبی و پاک و با عفّت و پایبند به قوانین شرعی؛ و در خانواده های غیرمؤدب و بی فرهنگ که رعایت حفظ مسائل جنسی را نمی کنند و احیاناً بچه ها شاهد مسائل جنسی (کلامی و غیرکلامی) پدر و مادر خود هستند، بلوغ جنسی زودتر فرا می رسد تا خانواده هایی که این مسائل را رعایت می کنند. کمیّت و کیفیّت خوراک و غذا نیز در این موضوع تأثیر دارد؛ آنهایی که غذای بیشتر و قوی تر می خورند، بلوغ جنسی شان سریعتر است.

آنچه که آمار و تحقیقات نشان می دهد، حاکی از آن است که بهترین سن ازدواج برای پسران ۱۹ سال و برای دختران ۱۶ سال است. البته این سن متوسط است ممکن است پسر یا دختری زودتر از این نیاز به همسر داشته باشد، که باید اقدام شود.[۸] در مسأله ازدواج نباید بیشتر به مسائل اقتصادی توجه کرد و ازدواج را به تأخیر انداخت که اگر به تأخیر بیفتد باید شاهد فساد و فحشاء در جامعه بود.

جوان اگر هنگام ازدواج نتواند ازدواج نماید تحت فشارهای جنسی و روانی از راههای غیرصحیح خود را ارضاء خواهد کرد. تحقیقات نشان می دهد که اگر جوانان خوب آموزش ببینند هم زندگی لذّت بخشی بعد از ازدواج خواهند داشت و هم فرزندانِ کسانی که در سنین گفته شده ازدواج کنند سالم تر و باهوش تر خواهند بود و در آینده با فاصله سنی کم ارتباط بهتری با فرزندان خود خواهند داشت.[۹]

منابع بیشتر:

۱٫ جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پارسایان، چاپ ۲۲٫

۲٫ ازدواج مکتب انسان سازی، شهید پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، ۱۳۷۹٫

۳٫ سن ازدواج دختران، زهره حبیبیان، زهرا آیت اللهی، مریم گدازگر، نشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰٫

پانوشت:

[۱] . سن ازدواج دختران، زهره رجبیان، و…، ناشر سفیر صبح، چاپ اول، ۱۳۸۰، ص ۱۶۵٫

[۲] . ازدواج مکتب انسان سازی، شهید دکتر سید رضا پاک نژاد، انتشارات اخلاق، چاپ سوم، ۱۳۷۹، صفحه ۱۰۳٫

[۳] . سن ازدواج دختران، همان، ص ۱۶۶٫

[۴] . جوان و تشکیل خانواده، استادان طرح جامع آموزش خانواده، چاپ سوم، ۱۳۷۶، ص ۱۳۴٫

[۵] . همان، ص ۱۳۵٫

[۶] . همان، ص ۱۳۶٫

[۷] . همان، ص ۱۳۷٫

[۸] . جوانان و انتخاب همسر، علی اکبر مظاهری، انتشارات پاساریان، چاپ ۲۲، ۱۳۸۳، صفحه ۲۸٫

بدون اجازه بزرگترها ، بـــــــــــله

بدون اجازه بزرگترها ، بـــــــــــله

اگر این روزها گذرتان به مراکز مشاوره بیفتد افراد زیادی را مشاهده خواهید کرد که منتظر مشاوره هستند. البته در میان مراجعان همه گروه های سنی مشاهده می شوند. جوان، میانسال، حتی سالمند.

بی گمان با خودتان می گویید سالمندان دیگر چرا؟ آنها معمولاً به عنوان ریش سفید فامیل خودشان یک پا مشاور و مصلح اند. اما تعجب تان زمانی بیشتر می شود که تعدادی از پرونده های موجود در این مراکز مشاوره را مرور کنید.

- خانمی بعد از 10 سال زندگی مشترک از چای خوردن شوهرش کلافه شده، چون قند را داخل فنجان زده و هنگام نوشیدن چای ملچ و ملوچ می کند!

- خانم 40ساله دیگری بعد از 20سال زندگی مشترک از طعنه ها و گوشه کنایه های شوهرش خسته شده و طی 20سال نتوانسته با هیچ ترفندی حرف زدن همسرش را اصلاح کند. او که عاشق شوهرش بوده و با وجود مخالفت پدر و مادرش با او ازدواج کرده حالا نمی داند با داشتن دو فرزند چطور به این زندگی ادامه دهد.

- آقای 35 ساله ای که شغل آزاد دارد روزی که پای سفره عقد نشسته عروس به او گفته به خاطر من هر چه پدرم گفت قبول کن بعد از عقد مهریه ام را به تو می بخشم. او هم باور کرده و پانصد سکه طلا مهریه را پذیرفته، در حالی که پدرش اصلاً این ازدواج را به صلاح نمی دانسته، ولی وی برخلاف نظر پدرش عمل کرده و اکنون بعد از 10 ماه که از ازدواجشان می گذرد عروس خانم مهریه اش را نه تنها نبخشیده، بلکه آن را مطالبه کرده است.


معمولاً جوانانی در ازدواج موفق می شوند که پدر و مادر در حالی که فرزند خود را راهنمایی می کنند به انتخاب او هم احترام می گذارند.

به راستی چه باید کرد؟

آیا «ازدواج خود گزین» به صلاح دختر و پسر است یا ازدواجی بر اساس نظر خانواده؟

در یکی از مراکز مشاوره، دکتر ایرج وثوق، روان پزشک و مشاور خانواده به پرسشهای ما در این خصوص پاسخ می دهد.

دکتر وثوق در پاسخ به این پرسش که آیا ازدواجهای خود گزین و انتخاب مشترک زندگی بدون مشورت با پدر و مادر و بزرگترها چه عاقبتی دارد، می گوید:

ازدواج یک انتخاب است و بی گمان نگاه نسل کنونی با نسل قبلی متفاوت شده، زیرا نسل فعلی سعی می کند به سبب ابزارهای ارتباطی گسترده ای که وجود دارد شناخت و آگاهی خود را نیز افزایش دهد، بنابراین انتخاب او با انتخاب نسل گذشته خیلی متفاوت است و نمی تواند خود را در معیارها و اندازه های کوچک گذشته بیاراید، از این رو پدر و مادرها باید خود را به دنیای جوان، نیازهای جوان، معیارها و ارزشهای قابل قبول جوان نزدیک کنند؛ ضمن اینکه کمک حال او باشند و در هیچ شرایطی او را تنها نگذارند.


ازدواج با مخالفت خانواده

معمولاً جوانانی در ازدواج موفق می شوند که پدر و مادر در حالی که فرزند خود را راهنمایی می کنند به انتخاب او هم احترام می گذارند.این روان پزشک درباره ازدواجهای سنتی و غیرسنتی معتقد است: موضوع انتخاب سنتی در مقابل انتخاب غیرسنتی جامعه ما زیاد مطرح می شود در این ازدواجها دو مسأله وجود دارد.

یکی اینکه خانواده باید بدانند وظیفه آنها در انتخاب همسر و تعلیم و تربیت فرزندانشان حدی معقول است، یعنی اینکه باید نظر خود را در یک حد متعادل نگه دارند. به طوری که فقط جنبه ارشادی داشته باشند، نه اینکه نظرشان را به فرزند تحمیل کنند.

متأسفانه بسیار دیده شده خانواده ها حتی دختر 25 ساله و پسر 30 ساله را به رسمیت نمی شناسند و در برابر انتخاب او موضع گیری می کنند. به عنوان مثال می گویند اگر فلانی را انتخاب کنی در مجلس عروسی تو شرکت نمی کنم، در حالی که به انتخاب بچه ها باید احترام بگذاریم چون ملاکها تغییر یافته و آنها تحت تأثیر مسائل موجود در جامعه قرار می گیرند و انتخابشان بر همان اساس شکل می گیرد، پس نمی توانند بنای زندگی مشترکشان را بر سلیقه ما و نظر ما بگذارند.

از طرف دیگر، بررسی ها نشان می دهد انتخاب هایی نیز که پسر و دختر بدون نظر خانواده انجام می دهند چندان مطلوب نبوده و میزان طلاق در این انتخاب ها چند برابر بیشتر می باشد، بنابراین توصیه می شود نخست خانواده ها به انتخاب جوان احترام بگذارند و همیشه در کنار او باشند و از سوی دیگر جوانها نیز به خاطر کاهش آسیبهای خانواده حتماً نظر والدین و مشاوران را جویا شوند.

آسیب شناسی موضوع

دکتر وثوق در خصوص آسیب شناسی هر دو نوع ازدواج(سنتی و غیرسنتی) نیز معتقد است: باید این نکته را در نظر بگیریم که موضوع ازدواج پیوند تنها دو نفر نیست، بلکه پیوند دو خانواده است، پیوند دو سیستم، دو فرهنگ با ویژگیهای خاص و آداب و رسوم خاص، به همین دلیل وقتی در ازدواجها به عوامل فرهنگی اجتماعی توجه نمی شود، تنش و کشمکش بین خانواده زیاد رخ می دهد.

پس از آنجا که دو نفر(زن و شوهر) از دو خانواده در حال معاشرت و رفت و آمد با دو خانواده هستند اگر بدون نظر پدر و مادر ازدواج صورت گیرد همه معادله های خانوادگی به هم می خورد و میزان تنش و اختلاف نظر در این خانواده ها بیشتر دیده می شود.
مصاحبه

در نتیجه این مسأله هم روی کیفیت زندگی و هم بر روابط زن و شوهر اثر می گذارد. همین مشاور خانواده در پاسخ به این پرسش که بهترین راه حل برای پیشگیری از این مشکلات چیست، تأکید می کند: به باور تمامی کارشناسان، روان شناسان و مشاوران خانواده در انتخاب همسر باید 4«میم» در نظر گرفته شود.

- اول «مشاهده» یعنی اینکه در هر انتخابی خوب مشاهده کنند، ظاهر و قیافه طرف مقابل را در ذهن خود بررسی کنند، شکل و حرکات شیوه گفتار و رفتار ظاهری او را به عنوان شرط اول بپذیرند، زیرا بارها به مرکز مشاوره مراجعه شده که آقا بعد از 8 ماه می گوید: من زن قد بلند می خواستم خانم قدش کوتاه است، یا اندازه بینی و فرم دندانهای او مطابق سلیقه من نیست و یا خانمی می گوید شوهرم نمی تواند در جمع صحبت کند، خوب لباس نمی پوشد و از این قبیل نظرها. بنابراین اگر قصد و نیت ازدواج است تا حدی که اسلام هم اجازه داده باید یکدیگر را ببینند و بپسندند.

- دوم«مصاحبه» است که دو نفر باید خوب با هم صحبت کنند و درباره نکات مثبت و منفی یکدیگر و مسائل مهمی که در تاریخچه هر کدام وجود دارد. بیماریهای خاص، محل سکونت، آینده و اینکه می خواهند کار کنند یا شغلشان چه باشد، نحوه تربیت فرزندان و مسائل دیگری که ممکن است پیش بیاید صحبت کنند و چند جلسه با اطلاع خانواده ها، دختر و پسر با هم دیدار و گفتگو داشته باشند تا نسبت به هم شناخت بیشتر پیدا کنند.

- سوم«مکاشفه» است که به قصد تحقیق و بررسی از زندگی اجتماعی طرف مقابل پرسش کنند از مدرسه، محل کار، محل سربازی، دانشگاه و ... تا ببینند وجهه اجتماعی او چگونه است. برخوردش با مردم در اجتماع چطوری است مثلاً فردی که با هیچ کس ارتباط ندارد و دوست صمیمی هم ندارد شاید دچار بدبینی باشد یا اختلالات دیگر که بهتر است همان ابتدا با پرسیدن از افراد مختلف چهره اجتماعی او بهتر مشخص شود.

-چهارم«مشاوره» که بر اساس تخصص، تبحر و تجربه مشاور دو نفر با هم مقایسه می شوند که میانشان تا چه حد و میزان سازگاری وجود دارد و تناسب زندگی این دو با هم چقدر است و بر همین اساس هر دو مورد سنجش مشاور قرار می گیرند و چون مشاور یک فرد بی طرف است می توان روی اظهارنظر او حساب کرد و تأیید یا عدم تأیید او را به حساب مخالفت افراد خانواده نگذاشت.

دکتر وثوق در پایان به خانواده ها یادآور می شود:

اگر فرزندتان به بلوغ فکری، اجتماعی و روانی لازم رسید باید انتخابش را محترم شمرد و به او کمک کرد. او را تحت هیچ شرایطی تنها نگذاشت، چون بیشتر جوانهایی دنبال«ازدواج خود گزین» هستند که پدر و مادر با آنها همراهی نمی کنند و به قول خودشان آنها را نمی فهمند. فراموش نکنیم در بسیاری از ازدواجهای ناموفق که به انتخاب خود جوان صورت گرفته عامل اصلی و مسبب این کار پدر و مادر بوده اند.

منبع : سایت افتاب

غذاهای موثر بر قوای جنسی مردان

 

غذاهای موثر بر قوای جنسی مردان

 

مهمترین عامل در فعالیت جنسی مردان قدرت و مدت ماندگاری نعوذ است . برای این منظور سلامت سیستم جریان خون الزامی است بنابراین پیشگیری از بیماریهای موثر بر رگها از جمله دیابت و چربی خون بالا ضروری است. پس تا می‌توانید از انواع میوه ، سبزیجات ، حبوبات و پروتئینهای ساده مصرف کنید

آب انار: بر اساس پژوهشهای انجام شده ، میزان اختلال نعوذ در مردان بدنبال مصرف آب انار به میزان قابل توجهی کاهش پیدا کرده است . برای رسیدن به میزان مطلوب ، باید روزانه یک لیوان آب انار طبیعی نوشید . این نوشیدنی در فصل پاییز براحتی در دسترس است اما در دیگر فصلها می‌توان از رب انار استفاده کرد. شربتی با غلظت دلخواه از رب انار تهیه کنید و روزانه یک لیوان از آن را بنوشید . هرگز از آب انار غافل نشوید سالاد میگو : میگو سرشار از عنصر روی است و سبزیجات برگ پهن مثل کاهو مقدار زیادی اسید فولیک دارند. گوجه فرنگی و لیمو ترش با مقادیر بالای ویتامین ث و روغن زیتون با ویتامین ای مکمل مناسبی برای این سالاد هستند. این سالاد با رساندن مواد لازم قدرت اسپرم سازی را افزایش می‌دهد. از همین جا به آقایان توصیه می‌کنم خسیس بازی را کنار بگذارند و با مصرف حداقل هفته‌ای یکبار از این سالاد هم قوای جنسی خود را تقویت کنند و هم بقیه اعضای خانواده را با این دسر خوشمزه به شعف آورند .

سوپ جو : جو باعث افزایش هورمون تستوسترون در مردان می‌شود . اشتباه نکنید ؛ این افزایش هورمون در مردان اتفاق می‌افتد و در خانمها هیچگونه تاثیر هورمونی ندارد. هورمون تستوسترون برای افزایش میل جنسی لازم است . این سوپ اگر با برخی سبزیجات معطر بخصوص نعنا و ترخون تهیه شده باشد بسیار مقوی‌تر خواهد شد .

اسفناج :
آیا کارتون ملوان زبل را دیده‌اید؟ در مردان می‌توان چنین اثری را ( البته کمی خفیف‌تر ) دید . این سبزی سرشار از منیزیوم است که باعث گشاد شدن رگهای خونی می‌شود. به این ترتیب جریان خون اندام تناسلی قدرت لازم برای نعوذ را تامین می‌کند .

لیمو ترش :این میوه خوش عطر و طعم ، با تامین ویتامین ث کافی ، تاثیر بسزایی بر تولید و تحرک سلولهای اسپرم دارد. به این ترتیب کیسه منی در مدت زمان کوتاهتری پر شده و میل جنسی را افزایش می‌دهد .

زغال اخته : این میوه ترش و خوشمزه دارای فیبرهایی است که مانع از جذب کلسترول در دستگاه گوارش می‌شود . در نتیجه احتمال رسوب این چربی در رگها کاهش می‌یابد و کمک موثری بر افزایش جریان خون خواهد بود . علاوه بر این اثر طولانی مدت ، تاثیر کوتاه مدتی بر جریان خون دارد که بعضی از متخصصین تغذیه از آن بعنوان ویاگرای طبیعی نام برده‌اند .

عسل : رسیدیم به یکی از شگفتیهای طبیعت . ماده‌ای که حاصل فرایندی ساده بر روی شهد گلها در بدن زنبور عسل است . انسان با وجود پیشرفت غیر قابل انکار تکنولوژی هنوز نتوانسته است عسل مصنوعی بسازد. عسل با داشتن انواع ویتامینهای گروه ب می‌تواند در تولید هورمون تستوسترون موثر باشد. پژوهشها نشان داده‌اند که ماده‌ای حاوی عنصر بور در عسل وجود دارد که جریان خون و میل جنسی را در مردان افزایش می‌دهد .

خطرات پنهان ازدواج فامیلی

خطرات پنهان ازدواج فامیلی

 


منبع: شمیم - دکتر مهرانگیز توتونچی
تاریخ ورود مقاله : ۱۳۸۸ پنج شنبه ۲۳ مهر

در همه ازدواج‌ها بویژه ازدواج‌های فامیلی خطرات پنهان برای فرزندان وجود دارد که با انجام آزمایش‌ها و بررسی سابقه بیماری‌های خانوادگی می‌توان با تصمیم منطقی و به دور از عواطف شخصی مانع از بروز آنها شد. بیماری‌های ارثی از نوع غالب در تمام نسل‌ها ظاهر می‌شود و انواع مغلوب معمولا بدون سابقه خانوادگی است. بیماری‌های ارثی وابسته به جنس، از طریق مادری که اقوام مذکر مبتلا داشته به فرزند منتقل می‌شود.

در همه ازدواج‌ها بویژه ازدواج‌های فامیلی خطرات پنهان برای فرزندان وجود دارد که با انجام آزمایش‌ها و بررسی سابقه بیماری‌های خانوادگی می‌توان با تصمیم منطقی و به دور از عواطف شخصی مانع از بروز آنها شد. بیماری‌های ارثی از نوع غالب در تمام نسل‌ها ظاهر می‌شود و انواع مغلوب معمولا بدون سابقه خانوادگی است. بیماری‌های ارثی وابسته به جنس، از طریق مادری که اقوام مذکر مبتلا داشته به فرزند منتقل می‌شود.

- تالاسمی:
 

نوع بتای مینور با علامت کم‌خونی خفیف و نوع ماژور با علائم رشد فک فوقانی و برجستگی پیشانی، نازک و شکننده بودن استخوان‌های دراز و مهره‌ها و عقب‌ماندگی شدید رشد و کم‌خونی که موجب بزرگی طحال و کبد شده و زخم پا، سنگ صفرا، نارسایی قلبی، لاغری، استعداد ابتلا به عفونت و اختلال در عملکرد غدد درون‌ریز و در شدیدترین موارد با مرگ در اولین دهه زندگی دیده می‌شود که تنها راه درمان، پیوند مغز استخوان در زمان کودکی است. تالاسمی آلفا دارای 4 نوع است که بیشترین شیوع آن در آسیا بوده و از حالت ناقل خاموش و بی‌علامت تا علائم بارز ادم و نارسایی قلب و مرگ جنین، متغیر است.

- هموفیلی:
 

از هر 10 هزار فرد مذکر یک نفر مبتلا است. شدت علائم بالینی متغیر است و با خونریزی در داخل بافت‌های نرم، عضلات و مفاصل تحمل‌کننده وزن بدن شناسایی می‌شود. وجود خون در ادرار، شایع است ولی خطرناک‌ترین عارضه، خونریزی حلقی دهانی و خونریزی در دستگاه اعصاب مرکزی است. بیشتر بیماران دچار حملات متعدد هپاتیت می‌شوند و ناقلان مونث ممکن است در جراحی‌های بزرگ دچار خونریزی گردند.

- بیماری کمبود گلوکز 6 فسفات دهیدروژناز:
 

شایع‌ترین نقص مادرزادی در پسر‌ها که بیش از 200 میلیون نفر را در سراسر جهان مبتلا ساخته است. بیمار، ژن غیرطبیعی را از مادر خود به ارث می‌برد. اکثر ناقلان مونث بی‌علامتند. حملات کم‌خونی حاد و کلاپس عروق محیطی تنها هنگامی بروز می‌کند که فرد در معرض عامل محرک مانند عفونت‌های ویروسی، باکتریایی یا داروها و سمومی که گلبول قرمز را تهدید می‌کنند مانند داروهای سولفونامید و آسپرین و باقلا (فاویسم) قرار گیرد.

بیماری پلی‌کیستیک بالغین: علائم بیماری در دهه سوم یا چهارم عمر بروز می‌کند مانند، درد پهلو، خون در ادرار (خون واضح یا میکروسکوپی) گاه سنگ کلیه، فشارخون بالا، نارسایی مزمن کلیه و عفونت ادراری و در 30 درصد از موارد کیست‌هایی در کبد یا سایر اعضاء و افتادگی دریچه‌های قلب که شایع است.

- تریزومی 21 (سندرم داون):
 

با شیوع یک در 800 که با سن بالای مادر ارتباط دارد. با جثه کوچک، از نظر هوشی عقب‌مانده و تاخیر در رشد و ناهنجاری‌های دستگاه گوارش و چهره‌ای مشخص. احتمال ابتلا به لوسمی و آلزایمر زیاد است. تقریبا 40 درصد بیماران در خطر ابتلا به بیماری مادرزادی قلب هستند.

- دیستروفی دوشن:
 

از شایع‌ترین بیماری‌های اولیه عضلانی که بیشتر ارثی و پیش‌رونده و غیرقابل درمان است و فقط در پسرها دیده می‌شود. در 40 درصد بیماران زمینه فامیلی وجود ندارد که دلیل آن جهش ژنتیکی است. بیماری از حدود 2 سالگی با اختلال در راه رفتن، زمین خوردن پیاپی و ناتوانی در بالارفتن از پله‌ها و برخاستن از حالت نشسته ظاهر می‌شود. به تدریج ماهیچه‌های اطراف کتف، بازو، سر و گردن و تنه کم‌توان می‌گردد. ضعف عضلات اطراف مهره‌ها، شکم برآمده، افتادگی پاها، افزایش قوس کمری و اختلالات قلبی و گاهی اوقات کاهش قوای هوشی وجود دارد. عفونت‌های ریوی شایع‌ترین علت مرگ است.

منبع: شمیم - دکتر مهرانگیز توتونچی

تفاوت زندگی مشترک با دوستی های عاشقانه!

تفاوت زندگی مشترک با دوستی های عاشقانه!

انتخاب مقاله از : پایگاه اطلاع رسانی تنظیم خانواده

 

بسیاری از جوانان تصور می‌کنند که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند .

بسیاری از جوانان تصور می‌کنند که زندگی مشترک وشرایط به وجود آمده در زمان ازدواج مانند شرایطی است که در زمان دوستی یا نامزدی بین دو طرف حاکم بوده است و مقایسه بین این دو شرایط برای تعدادی از زوج ها باعث شده تا بدبینی خاصی نسبت به زندگی مشترک داشته باشند . در حالی که دنیای دوستی و نامزدی دنیای بسیار متقاوتی از زندگی مشترک می‌باشد

دنیای دوستی دنیای رویاها و ایده آل هاست در حالی که زندگی مشترک دنیایی کاملا حقیقی و ملموس است . دنیایی که در آن خوبی ها و بدی ها در کنار یکدیگر است و تنها می‌توان با تلاش و کوشش و صبوری دنیای ایده آلی ساخت . دنیای دوستی سراسر شیرینی ، امید و شرایط مطلوب است . اینجا مرد مورد علاقه ات کاملا در اختیار توست . برای با تو بودن به اندازه کافی فرصت دارد تنها به تو می‌اندیشد و به همه خواسته هایت تن در می‌دهد . زن مورد علاقه ات به همان گونه است که تو می‌خواهی ، تنها به فکر توست و برای رضایت و خوشنودیت تلاش می‌کند

.

در زمان دوستی از گذشته خود به راحتی صحبت می‌کردی ، از همه خواسته هایت بی پرده سخن به میان می‌آوردی و احساس می‌کردی که گذشته و حالت از خودت می‌باشد . و آزاد هستی تا در انتخاب خود تجدید نظر کنی . همه چیز را عاشقانه می‌نگریستی و از کمی ها و کاستی ها به راحتی می‌گذشتی چون باور داشتی که باید این زندگی رویایی را شیرین نگاه داشت و برای شیرین بودن آن باید از عیب ها گذشت . اما همین که وارد زندگی مشترک می‌شوی شرایط کاملا تغییر می‌کند . اینجا دیگر صحبت از تحمل کردن است . اینجا صحبت از یک عمر زندگی است . اینجا خوبی و بدی، شیرینی و تلخی و زشتی ها و قشنگی ها در کنار همدیگر است . در دنیای دوستی محبوب تو خود را به شکلی ایده ال به تو ارایه می‌کرد اما در زندگی مشترک تو باید از او یاری ایده آل بسازی

.

دنیای دوستی دنیای نیاز های عاطفی، و نیازهای غریضی است . در این دنیا برای رسیدن به خواسته هایت باید محبوب و مطلوب دوستدار خود باشی . اینجا رفع نیاز هایت در ردیف اول اولویت های زندگیت می‌باشد بنا براین خود را برای برآورده شدن نیاز های عاطفی یا دیگر نیاز های غریضی خود آماده می‌کنی . اما در زندگی مشترک با برآورده شدن این نیازها، مسائل دیگری در اولویت زندگی قرار می‌گیرند . ومردان براساس ساختار مغزی ونوع وظیفه ای که در طول تاریخ آفرینش بر عهده آنها گذاشته شده کار و موفقیت های اجتماعی خود را در راس همه امور قرار می‌دهند . اما زنان ایده آل ترین شرایط زندگی برای آنها زمانی بود که مرد مورد علاقه شان تنها به آنها فکر می‌کرد و هیچ چیز جز زن محبوب شان در اولویت کار آنان نبود

 .

اما با ادامه زندگی و هویدا شدن نیاز های اساسی دیگر مرد، زنان از رابطه معشوقانه خود سر خورده شده و تصور می‌کنند که: محبت و عشق مرد مورد علاقه آنها کم رنگ شده است . بنا براین نسبت به همه روابط مشترک حساس شده که این حساسیت تصور سلطه طلبی و زیاده خواهی زنان را در افکار مردان پرورش می‌دهد . و این مسئله خود باعث می‌شود تا در برابر نیاز عاطفی و احساسی زنان واکنش های منفی از خود بروز دهند . اینجا یک رابطه ساده وعاطفی تبدیل به رابطه ای پیچیده و پر از شک و ظن می‌شود . که حل آنها تنها به دست روانکاوان متبحر انجام می‌پذیرد .

بزرگترین اشتباه زنان در این مرحله از زندگی این است که به حساسیت های خود دامن بزنند . یا بین خود و محبوبشان فاصله ایجاد کنند . یا تصور کنند که اگر با مردی دیگر ازدواج می‌کردند عشق آنها همیشه پر رنگ و ثابت بود .

در حالی که همه مردان برای آشنا شدن به روحیات زنان و تطبیق دادن روحیات خود با زنان مورد علاقه شان نیاز به کسب مهارت عشق ورزی دارند که این وظیفه اصلی هر زنی است که مرد مورد علاقه خود را درمهارت بیان احساسات درونی و عشق ورزی متبحر کند . او باید خود را به مرد مورد علاقه خود نزدیک تر کرده و به او بفهمانند که من یک زنم . من کانون عشق و عاطفه هستم . من دوست دارم وقتی با من زیر یک سقف هستی دنیای مردانه خود را فراموش کنی و چون من تو هم به یک کانون عشق و محبت تبدیل شوی . همچون زمانی که آرزوی با هم بودن را در سر می‌پروراندیم . محبت تو برای من تنها زمانی که نیاز جنسی داری برایم کافی نیست بلکه من باید دایم و پیوسته از تو انرژی محبت و عشق بگیرم تا بتوانم شاداب و با طراوت زندگی کنم .

زنان تصور نکنند که تنها با بیان یک بار این جملات و ظیفه آموزش مرد مورد علاقه خود را به پایان رسانده اند . بلکه این کار نیاز به پشتکار و به کار گرفتن فنون و جذابیت های زنانه است . چون مردان وظیفه مهارت عشق ورزی و بیان احساسات خود را فراموش می‌کنند چون این وظیفه اصلی آنها نیست و نیمکره مغز آنان که وظایف غیر احساسی و عاطفی را به عهده دارد بزرگتر از نیمکره مغزی است که وظیفه عاطفی و احساسی را به عهده دارد . در ضمن مردان موجودات تنوع طلبی هستند که اگر آنان را رها کنید زنی دیگر را همچون شما اسیر نیازهای عاطفی و جنسی خود می‌کنند .

در دنیای دوستی همه روابط عاشقانه و بی عیب و ایراد است اما در زندگی مشترک این عشق ها کم رنگ شده و عیب ها خود را نمایان می‌سازند . در این نوع زندگی باید از خرد و اندیشه کمک گرفت و به خود و محبوبمان بفهمانیم که هر انسانی دارای معایب و محاسنی است . و پیدا کردن فردی که فقط خوبی در او باشد محال است همانطور که خودم یا شما دارای نقاط ضعف و عیب هایی هستیم