وقتی از رابطه جنسی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟

 وقتی از رابطه جنسی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟

برای بسیاری از جوانان ایرانی، رابطه با جنس مخالف تنها در یک کلمه خلاصه می‌شود: رابطه جنسی. ارضای غریزه جنسی تنها دلیل برای آنانی است که در خیابان، سایت های دوست یابی، دانشگاه و ... به دنبال آن هستند تا با جنس مخالف هم سخن شوند.

سهیل، یکی از این جوانان، که دانش آموخته مهندسی صنایع است، چنین می‌گوید: «واقعیت همین است که هدف ما از یک رابطه، بحث جنسی است. شاید این رابطه هم بسیار سریه به وجود بیاید، چون عملا دو طرف انتظاری جز این از هم ندارند. به نظر من این نوع از روابط مشکلی هم ندارد. چون هر دو طرف با رضایت دست به این کار می‌زنند.»

حامد،دانشجوی رشته حقوق، اما چنین می‌گوید:«محدود شدن روابط میان پسرها و دخترها به هم بستر شدن، به نظرم نتیجه فشارهای حاکمیت و البته فرهنگ حاکم بر جامعه است. وقتی شما در جایی زندگی می‌کنید که در صورت قدم زدن با جنس مخالف، توسط نیروهای انتظامی دستگیر خواهید شد یا در جامعه‌ای هستید که به هر دختری که با پسرها بخندد، لفظ هر جایی می‌دهد، عملا همه روابطی که باید در اجتماع شکل بگیرد به خانه‌ها و به بسترها منتقل می‌شود و این همان اتفاقی است که امروز می‌افتد. چون عملا برای برقراری رابطه، مکانی امن تر از یک خانه خالی پیدا نمی‌شود.»

در واقع یک بررسی در سازمان ملی جوانان نشان می‌دهد که ۵۵ درصد جوانان با جنس مخالف خود ارتباط دارند. این پژوهش در یک جامعه آماری ۷ هزار نفری – در پاییز ۸۸ -  از دختران و پسران مجرد ۱۵ تا ۲۹ ساله که به روش تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شده است.

نتایج این پژوهش بدین شرح است: ۳۰ درصد افراد نمونه فقط رابطه دوستی را انگیزه خود از برقراری رابطه دانسته‌اند. حدود ۳۴ درصد انتخاب همسر و ۱۴ درصد نیز رابطه جنسی را دلیل دوستی برشمردند.

ابراز محبت از جنس مخالف مهم‌ترین عامل موثر در ایجاد رابطه دوستی تلقی شده است.

۴۳ درصد دخترانی که رابطه داشته‌اند بیان کردند که تنها با یک نفر رابطه دوستی داشته اند و ۵۷ درصد با بیش از یک نفر دوست بودند. این نسبت‌ها برای پسران ۲۴ و ۷۶ درصد است.

۲۴ درصد از کسانی که با جنس مخالف ارتباط داشته اند بیان کرده اند که رابطه آنان به آمیزش جنسی منجر شده است.

در استان‌های خوزستان و گیلان بیش از دیگر استانها این رابطه به رابطه جنسی منجر شده است.

۱۶ درصد از جوانانی که آمیزش جنسی داشته‌اند به حاملگی بعد از ازدواج اشاره کرده اند. این رویداد برای پسران در همه سنین و برای دختران بعد از ۱۷ سالگی رخ داده است.

درآمد خانوادگی بیش از ۱۵ درصد از جوانانی که ارتباط جنسی داشته‌اند، بین ۵۰۰ تا یک میلیون تومان بوده است.

در این گزارش آمده است که تبادل نگاه در حدود ۴۰ درصد آغازگر رابطه بوده است.

همچنین ۴۰ درصد افراد خیابان را به عنوان مکان آغاز ارتباط با جنس مخالف اعلام کردند، نزدیک به ۱۵ درصد در میهمانی خانوادگی ۱۵ درصد دانشگاه و ۱۲ درصد پارک و بقیه ،مهمانی‌های دوستانه را اولین مکان ارتباطی با جنس مخالف دانسته‌اند.

بسیاری معتقدند که یکی از دلایل اصلی وجود چنین آماری، سخت گیری‌های حکومتی درباره روابط میان دو جنس مخالف است.

اما حکومت تنها مانع در برقراری روابط جنسی نیست. مهم تر از آن تابوهایی است که در جامعه وجود دارد و از جمله بکارت دختران.

در واقع این تصور در میان تعداد زیادی از ایرانیان وجود دارد که دختر تا زمان ازدواج باید باکره باشد و نبود بکارت دلیلی است بر «روسپی» بودن.

مرجان، دانشجوی گرافیک دانشگاه تهران، در این باره می‌گوید: «این مشکلی است که خیلی از دختران با آن سر و کار دارند. ترس از خانواده، جامعه و بی آبرویی باعث می‌شود که بسیاری از دختران، روابط جنسی قبل از ازدواج را تجربه نکنند یا این که این تجربه‌ها ناقص باشد. در واقع جامعه به پسرها در این زمینه آزادی بی حد و حصر می‌دهد و دختران را محدود می‌کند."

این همان نظری است که فاطمه، روزنامه‌نگار هم دارد: «به نظر من در زمینه رابطه جنسی، جامعه ایران از پسران چشم پوشی می‌کند و تمام کاسه کوزه‌ها را بر سر دختران می‌شکند. اگر بخواهم صریح‌تر صحبت کنم، وقتی دختر و پسری با هم رابطه جنسی داشته باشند، پسر را "زرنگ" و دختر را "روسپی" می نامند.»

تاکنون برای حل این «معضل» از سوی حکومت چاره های بسیاری اندیشیده شده که عملا تاکنون بی نتیجه بوده‌اند. در اوایل دولت اصلاحات طرحی با نام «خانه عفاف» بر سر زبان‌ها افتاد که عملا به نتیجه‌ای نرسید. در سال‌های اخیر اما بحث ازدواج موقت (صیغه) و ازدواج در سنین پایین بسیار از سوی مسوولین مورد تشویق قرار می‌گیرد. طرح‌هایی که مشخص نیست تا چه مقدار کار کارشناسی روی شان انجام شده است؟

فقر و فحشا

برای نخستین بار در سال ۸۶ بود که یک مقام رسمی، نسبت به بحرانی بودن سن فرار دختران در ایران هشدار داد. در آن زمان مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی اعلام کرد که سن دختران فراری ۹ سال و و شرایط در این زمینه  بحرانی است. وی همچنین  میانگین سن دختران فراری در تهران را  ۹ تا ۱۷ سال دانست.

این سخنان، باعث شد بسیاری سخنان موسوی لاری، وزیر کشور دوران اصلاحات را به خاطر آورند که زمانی اعلام کرده بود زمان دسترسی به زنان «روسپی» در شهر تهران، کمتر از ۱۰ دقیقه است.

خبرگزاری ایلنا نیز در گزارشی از یک کارشناس آسیب های اجتماعی، آمار مراکز فحشا در سطح شهر تهران را ۸ هزار باند اعلام کرد.

معینی کارشناس آسیب های اجتماعی، در همایش بررسی آسیب های اجتماعی، گفت:« طبق آمار در مدت ۷ سال متوسط سن فحشا از ۲۸ سال به زیر ۲۰ سال رسیده ودر حال حاضر کف این سن تا ۱۳ سالگی پایین آمده یعنی در میان نوجوانان به طور روزافزونی گسترش یافته است.»

این کارشناس مسائل اجتماعی تصریح کرد: «بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار زن "خودفروش" در جامعه ما قابل ردیابی هستند و بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی این معضل اجتماعی را به طور رسمی می‌پذیرند.»

نظرات 0 + ارسال نظر
برای نمایش آواتار خود در این وبلاگ در سایت Gravatar.com ثبت نام کنید. (راهنما)
ایمیل شما بعد از ثبت نمایش داده نخواهد شد