نحوه شناخت و برآوردن نیازهای زناشویی

نحوه شناخت و برآوردن نیازهای زناشویی

چگونه ازدواجی موفق داشته باشیم: به شما نشان می‌دهیم چطور برای خلاص شدن از دام مشکلات زندگی، راه درست را انتخاب کنید.

در راستای تشخیص و برآوردن نیازهایتان، اگر می‌خواهید پیش مشاور خانواده بروید یا یکبار و برای همیشه مشکلات زندگی زناشوییتان را برطرف کنید، کار مهم دیگری هم هست که باید انجام دهید. باید همه راه‌های خروج را ببندید. منظورم این است که خیلی‌ها که در زندگیشان دچار مشکل و ناراحتی شده‌اند، خیلی قبل از اینکه بفهمند چقدر این مشکلات بد و آزار دهنده است، تصمیم می‌گیرند. آنها انتخاب می‌کنند که نیازهایشان را خارج از آن زندگی زناشویی برآورده کنند.

کاری که باید بکنید این است که مسئولیت نیازهایتان را بپذیرید. بله، یاد بگیرید که چطور به‌طرز موثر و سالمی نیازهایتان را برآورده کنید. اما برای این منظور از همسرتان روی برنگردانده و به کس دیگری روی نیاورید. معنی آن این است: خیلی از کسانی که در ازدواجشان دچار مشکل هستند، تصمیم گرفتند که برای رسیدن به حس آرامش و راحتی به خارج از زندگی زناشوییشان پناه ببرند. به رابطه‌جنسی ناسالم روی آوردند، با یک همکار دلسوز دردودل کردند، شکایت‌هایشان را پیش خانواده‌شان بردند و ... هر راهی که با وعده برآوردن نیازشان همراه بود را امتحان کردند. حتی شاید خیلی از متخصصین ازدواج و خانواده هم همین راه را پیش روی شما قرار دهند.

اما باید مسئولیت برآورده شدن نیازهایتان را بپذیرید و آن را با گرایش به سمت همسرتان انجام دهید. نگویید، "تورو نمی‌خوام" یا "به تو نیازی ندارم". برای مراقبت کردن از خودتان، از همسرتان روی برنگردانید. درعوض، برای مراقبت از خود به او روی آورید. نیازهایتان را بشناسید، برای برآوردن آنها مسئولیت قبول کنید و بعد به همسرتان رجوع کنید، وی یک شخصیت تازه از شما خواهد دید و او هم به سمتتان خواهد آمد.

البته نمی‌گویم که اینکار یک شبه میسر می‌شود. اما هرچه جلوتر بروید، هر قدمی که به سمت جلو بردارید، به از بین رفتن مشکلات زندگی زناشوییتان نزدیک‌تر خواهید شد. این قدم را به سمت زندگی برمی‌دارید که هر دوی شما آرزویش را داشتید: زندگی سراسر عشق، آرامش، و خوشبختی.

بیشتر مردم نمی‌توانند راه‌حل‌های پایدار برای مشکلات زندگی زناشویی خود پیدا کنند چون هیچوقت راه‌های خروج را نمی‌بندند. آنها تلاش می‌کنند از منابع بیرونی برای ارضای نیازهایشان استفاده کنند و بعد وقتی همسرشان از دست آنها خسته شد یا دعوایی پیش آمد، شکایت می‌کنند. همه انسان‌ها یک نیاز ذاتی برای امنیت و ایمنی دارند. وقتی هر‌یک از افراد در یک ازدواج به دنبال راه‌های بیرونی برای ارضای نیازهای خود باشد، پیامی به ناخودآگاه فرستاده می‌شود که هشدار می‌دهد امنیت شما به خطر افتاده است. دعواها بیشتر می‌شود، استرس دو طرف بالا می‌رود، احساس ناراحتی بیشتری خواهیم کرد، و همسرمان را بیشتر مقصر می‌کنیم. داد می‌زنیم، تهدید می‌کنیم، شکایت می‌کنیم و خیلی وقت‌ها هم دست به عمل می‌زنیم. دلیل آن این است که از درون احساس ترس می‌کنیم. اجازه بدهید سوالی از شما بپرسم، آیا در بچگی پدر و مادرتان با هم دعوا می‌کردند؟ آیا داد‌ و‌ بیداد راه می‌انداختند و هم را تهدید می‌کردند؟ آیا از هم طلاق گرفتند یا همدیگر را تهدید به طلاق کرده‌اند؟ اگر پاسخ شما به هرکدام از این سوالات مثبت باشد، می‌خواهم چند سوال ساده از شما بپرسم. 1)‌وقتی این اتفاقات می‌افتاد چند سالتان بود؟ 2)‌وقتی این اتفاق‌ها می‌افتاد چه احساسی پیدا می‌کردید؟ 3)‌آیا پدر و مادرتان با همفکری و به طریقی که به نفع هر دوی آنها بوده مشکلشان را حل می‌کردند و همه چیز آرام می‌شد؟ 4)‌آیا هیچکدام از والدینتان شما را آرام نمی‌کرد یا این خودتان بودید که باید از خودتان مراقبت می‌کردید؟

به‌این‌خاطر این سوال‌ها را می‌پرسم چون می‌خواهم کمکتان کنم گذشته‌تان را بعنوان تحربیات کودکی به زمان حال و آنچه مغزتان در حال تجربه است، وصل کنید. این همان احساس تهدید و ناامنی است. می‌بینید، ذهن ناخودآگاهتان نمی‌تواند بین گذشته و حالتان تمایز قائل شود. ذهن ناخودآگاهتان تشخیص نمی‌دهد که دیگر بچه نیستید.

تنها راه کاهش استرس و ترس از دست دادن امنیت و آرامش این است که درهای خروج را ببندید. در غیر اینصورت نخواهید توانست روی مشکلات ازدواجتان برای پیدا کردن راه‌حل کار کنید. اگر در یک ازدواج احساس امنیت نباشد، هیچ اعتمادی هم نخواهد بود. و اگر اعتماد نباشد، هیچوقت عشق، پذیرش، آرامش و خوشبختی را تجربه نخواهید کرد. اعتماد لازمه زندگی است و بر‌پایه یک حس امنیت غیرقابل‌ تزلزل ساخته می‌شود.

پی‌نوشت: اگر این مقاله برایتان مفید بود، برای شروع دوباره زندگی تشویقتان کرد یا به طریقی کمک حالتان بود، چیز جدیدی به شما یاد داد یا چیزی را که لازم بود به یادتان آورد، حتماً ما را با نظرات خود در جریان بگذارید. همچنین اگر فکر می‌کنید این مقاله می‌تواند به کس دیگری که می‌شناسید و برایتان عزیز است کمک کند، حتماً آن ‌را برای او هم ایمیل کنید.

ناتوانی جنسی؛ مشکلی که نادیده گرفته می ‌شود ( خانم ها آقایان بخو

ناتوانی جنسی؛ مشکلی که نادیده گرفته می ‌شود ( خانم ها آقایان بخونید )
 

اگر چه به دلیل مسائل فرهنگی و اجتماعی نمی ‌توان آمار مناسبی از مبتلایان به ناتوانی جنسی در مردان و زنان ارائه کرد، اما این روزها بسیاری از این اختلال شایع رنج می ‌برند بی ‌آن که بتوانند راه علاجی برای آن پیدا کنند. در این میان اگر بخواهیم تعریفی خلاصه از ناتوانی جنسی بگوییم، شاید این جمله کافی باشد که ناتوانی های جنسی به مجموعه ی وسیعی از اختلالات عملکرد جنسی گفته می ‌شود که به دنبال آن ها رضایت مرد و زن از رابطه زناشویی کاهش می ‌یابد. آن چه در این میان اهمیت می ‌یابد این است که گفته می ‌شود شایع ‌ترین بیماری درمان شده در جوامع مختلف، ناتوانی در نعوظ است، این در حالی است که متاسفانه به دلیل نداشتن اطلاعات کافی درمورد روش‌ های درمانی مطمئن و بدون خطر تنها یک درصد مبتلایان به این مشکل درمان می ‌شوند.

اگر چه به دلایل فرهنگی و اجتماعی، بسیاری از آقایان بیماری خود را مسکوت نگه می ‌دارند و از عواقب آن غافل هستند، اما بر اساس میزان مراجعان به مطب اورولوژیست‌ ها و متخصصان مجاری ادراری و کلیوی مشاهده می‌ شود که در بین 40 تا 65 سالگی تقریبا 55 درصد افراد به درجاتی از اختلال نعوظ مبتلا هستند. از این بین 18 درصد خفیف، 24 درصد متوسط و 10 درصد شدید هستند. البته با افزایش سن این اختلال افزایش می ‌یابد، اما آن چه امروز در کشور ما به وفور دیده می‌ شود، افزایش بروز این اختلال در میان نسل جوان و بزرگسال است.

موارد دیگر اختلالات جنسی در میان آقایان شامل انزال زودرس 27 درصد، نداشتن میل جنسی به همسر 17 درصد، استرس و اضطراب هنگام مقاربت 17 درصد است. صرف نظر از نوع ناتوانی جنسی، نکته ی مهم اینجا است که پزشکان متخصص بر این عقیده‌ هستند که در کشور ما موضوع به سبب معذوریت‌ های اخلاقی می‌ تواند قدری حادتر باشد که می ‌بایست با نوعی فرهنگ ‌سازی مبتنی بر اعتقادات مذهبی افراد هر چه سریع ‌تر به این موضوع رسیدگی شود.

در بررسی جامعی که در آمریکا انجام شد، پزشکان دریافتند که 39 درصد مردان دچار بیماری‌ های قلبی، اختلال کامل نعوظ داشتند که این رقم در افراد دیابتی 28 درصد و در افراد مبتلا به فشار خون بالا 15 درصد بوده است

اما در این میان آن چه اهمیت می‌ یابد، این است که به طور کلی سنگ بنای درمان، شناخت علت بیماری است.

اختلالات روانی یا سایکولوژیک

در دهه 1950 نظریه ای بیان شد که می ‌گفت بیش از 90 درصد اختلالات مربوط به نعوظ، جنبه روانی دارد و باید بر مسائل روحی و روانی بیماران تمرکز کرد، اما امروزه پیشرفت دانش پزشکی و روش‌ های مدرن اورولوژی نشان می ‌دهد که بیش از 50 درصد از اختلال در نعوظ علل ارگانیک دارند و این نکته روشن می ‌کند که این اختلال را می ‌توان آسان تر درمان کرد. به هر حال، پزشکان بر این عقیده‌ هستند که بر هم خوردن تعادل سیستم سمپاتیک و پاراسمپاتیک، اساس بروز اختلال در نعوظ ناشی از مسائل سایکولوژیک است. بسیاری از بیماری ‌های روانی همچون افسردگی ‌ها، بیماران دو قطبی البته در فاز افسردگی و... از جمله کسانی‌ هستند که بیشتر درگیر این اختلال هستند.

اختلالات دستگاه عصبی

اختلال در نعوظ در حقیقت نتیجه یک فرآیند بسیار منظم بین مغز، اعصاب محرکه و حسی و اندام تناسلی است و هر گونه اختلال در این مسیر را تحت تاثیر قرار می‌ دهد. 95 درصد بیماران با ضایعه کامل نخاعی تحتانی، نا توانی در نعوظ ندارند، اما اگر ضایعه در نواحی فوقانی نخاع باشد اغلب مشکل خاصی در این زمینه دارند. در بیشتر سرطان ‌های مغزی، صرع، سکته‌ های مغزی، آلزایمر و پارکینسون پیش از آن که اختلال در نعوظ رخ دهد، کاهش میل جنسی، فرد را آزار داده و بروز می‌ نماید. همچنین کسانی که دچار شکستگی های شدید لگن می ‌شوند یا آن هایی که عمل جراحی برداشت کامل پروستات را انجام می ‌دهند، در نتیجه آسیب اعصاب به ناحیه پرینه و لگن عمدتا نعوظ تا درجاتی مختل می‌ شود.

از بیماری ‌های هورمونی غافل نشوید

در این میان، دیابت را به جرات می‌ توان شایع ‌ترین بیماری هورمونی بر هم زننده سیستم تناسلی نامید. همان طور که پیش تر آمد، 28 درصد این افراد به طور کامل توانایی نعوظ را از دست می ‌دهند و بخش عمده‌ای از بیماران دیابتی که این مشکل را هم ندارند، درجاتی از کاهش میل جنسی را تجربه می ‌کنند، اما این مساله در کسانی بروز می ‌کند که قند خون خود را مرتب کنترل نمی‌ کنند. 

علاوه بر دیابت، کم ‌کاری یا پُرکاری تیروئید، تومورهای هیپوفیز، آدیسون و سندرم کوشینگ از جمله بیماری‌ های هورمونی است که سیستم فعالیت های جنسی را مختل می‌ کند.

داروها، دشمنان ساکت

متاسفانه این نقد بر خود ما پزشکان وارد است که در برخی داروها به تنها نکته ‌ای که فکر نمی ‌کنیم، اثرات این داروها بر سیستم تناسلی و قوه جنسی افراد است.

در بین داروها، داروهای ضد فشار خون همچون آتنولول، متیل دوپا، داروهای نشاط‌ آور مثل هروئین، متادون و داروهای دیگری مثل کتوکونازول، اسپیرونولاکتون، الکل، سایمتیدین، ضدافسردگی‌ ها و پنزودیازپین ‌ها از جمله داروهایی هستند که درجاتی خفیف تا شدید از ناتوانی در نعوظ را در بیماران پدید می ‌آورند، از این رو بهتر است که ما پزشکان در تجویز بتوانیم از جایگزین کم‌ عارضه ‌تری استفاده نماییم؛ البته در مواردی که این امکان وجود داشته باشد.

بیماری‌ هایی که مزید بر علت می ‌شوند

صرف ‌نظر از داروها در درمان بیماری‌ های جنسی بسیاری از بیماری‌ ها هم هستند که روند کاهش میل جنسی و اخنلال در  را تشدید می ‌کنند. افراد مبتلا به بیماری ‌های قلبی ـ عروقی، فشار خونی، کلیوی از هر نوع و دیابت از جمله شایع ‌ترین موارد هستند.

درخصوص فیزیولوژی نعوظ به ذکر این نکته بسنده می ‌کنیم که آن چه باعث این فرآیند می ‌شود، در حقیقت افزایش جریان خون در اندام تناسلی است، از این رو درخصوص افرادی که از داروی سیلدنافیل یا همان ویاگرا چشم ‌بسته استفاده می ‌کنند، باید گفت که هر گونه اختلال در میزان خون ‌رسانی به اندام می ‌تواند عواقب جبران ‌ناپذیری همچون گانگرن یا همان پوسیده شدن ناگهانی اندام را به همراه داشته باشد، به ویژه کسانی که مبتلا به اختلالات شریان خون ‌رساننده به اندام هستند و نشانه این افراد این است که اختلال در نعوظ دارند که با مصرف خودسرانه داروها به طور موقت اصلاح می ‌شود.

تاثیرات مهم سبک صحیح زندگی

آن چه که کمتر کسی متاسفانه به آن اهمیت می‌ دهد، سبک صحیح زندگی است. همه اصولی که پزشکان در خصوص سبک صحیح زندگی از آن سخن به میان آورده ‌اند، به بیان ساده ‌تر دین اسلام 1400 سال پیش با دقت فراوان و با جزئیات بیشتر آموزش داده است.

رعایت بهداشت فردی، اولین اصل در ایجاد یک نعوظ با کیفیت است. بهترین ارتباط زناشویی باکیفیت، زمانی است که طرفین خستگی جسمی نداشته باشند و بهترین ساعات روز را برای خود انتخاب نمایند. خستگی یک روز کاری پُرمشغله با ظاهری آلوده و عدم رعایت بهداشت فردی، نکاتی است که مطمئن باشید کیفیت این فرآیند را در مرد کاهش می ‌دهد. مصرف سیگار و الکل نیز مشکل را صدچندان می ‌کند. علاوه بر تبلیغات سوء شبکه‌ های ماهواره‌ ای، هر گونه ترکیب الکلی در نهایت یک ناتوانی جنسی شدید و مقاوم به درمان را برای فرد به ارمغان می ‌آورد.

در آخرین بررسی انجام شده در سال 2010 در اروپا مشخص شد که مردان سیگاری 2/2 برابر بیشتر از مردان غیر سیگاری ناتوانی جنسی را تجربه می‌ کنند که البته شایع‌ ترین فرم آن، اختلال در نعوظ است.

درمان‌ ها، بخش جنجالی داستان

قدم اول: کسانی که داروی خاصی را مصرف می ‌کنند، می ‌تواند عوارض یاد شده را برای شان داشته باشد و می ‌بایست در اسرع وقت و زیر نظر پزشک متخصص دارو را عوض کنند یا داروی دیگری را با عوارض جانبی کمتر جایگزین کنند. 

قدم دوم: با توجه به بیماری، روش‌ های درمانی بسیار گسترده و کارآمدی وجود دارد که همه آن ها باید زیر نظر یک اورولوژیست یا متخصص ادراری و کلیه باشد. به طور کلی در مردان در صورتی که پزشک متخصص تشخیص دهد که اختلال ناشی از نارسایی شریان آلت تناسلی است که در موارد ضعیف درمان‌ های غیر جراحی همچون واکیوم و تزریق مواد منقبض کننده عروق می‌ تواند کمک کننده باشد و در موارد شدید درمان‌ های جراحی ترمیم عروق و حتی کاشت پروتز می ‌تواند موثر باشد.

موج تازه مصرف ‌کنندگان ترکیبات دارویی

10 سال پیش تحول جدیدی در بازار دارویی جهان پدید آمد و دارویی به بازار آمد که توانست امیدهای تازه ‌ای را در بیماران مبتلا به ناتوانی جنسی از نوع اختلال نعوذ ایجاد کند، اما متاسفانه به دلیل عدم اطلاع ‌رسانی مناسب در کشورمان همه روزه شاهد افرادی هستیم که بدون آگاهی و صرفا جهت رسیدن به برخی اهداف خود، اقدام به مصرف خودسرانه این ترکیب دارویی می ‌کنند بدون ‌آن که از عوارض کوتاه‌ مدت و طولانی مدت آن باخبر باشند.

امروزه پیشرفت دانش پزشکی و روش‌ های مدرن اورولوژی نشان می ‌دهد که بیش از 50 درصد از ناتوانی ‌در نعوظ  علل ارگانیک دارند و این نکته روشن می ‌کند که این اختلال را می ‌توان با شانس بیشتری درمان کرد.

ویاگرا یک مهار کننده خوراکی است که اثر شل ‌کنندگی عضلات کورپوس کارورنوسوس و تجمع خون در سینوزوئیدها و در نهایت نعوظ را در پی دارد. نعوظ در این افراد فقط در حالتی ایجاد می ‌شود که تحریک جنسی وجود داشته باشد و نتیجه آن هم در 63 درصد از افرادی که با دوز 25 میلی ‌گرم خوراکی نیم ساعت قبل از آمیزش مصرف می ‌نمایند، دیده می ‌شود. در این میان گذشته از آن که این دارو در کسانی که بیماری قلبی ـ عروقی دارند می ‌بایست با احتیاط بسیار فراوان زیر نظر پزشک متخصص مصرف شود، عوارض آن به همین جا خلاصه نمی ‌شود. 

پریاپیسم، عارضه ‌ای است که این روزها زیاد دیده می ‌شود و این در حالی است که تنها علت آن مصرف خودسرانه این دارو توسط افراد است چرا که در کشورهای توسعه‌ یافته این عارضه تنها در درصد کوچکی از مبتلایان به این نوع اختلال مشاهده می ‌شود. اما در کشور ما متاسفانه هر جوان و سالمندی بدون مراجعه به پزشک و تنها با مراجعه به برخی داروخانه ها به راحتی ترکیبات ویاگرا را تهیه کرده و مصرف می‌ کنند در هر حال پریاپیسم به عدم برطرف شدن نعوظ حتی پس از ساعت‌ ها از پایان یافتن ارتباطات زناشویی اطلاق می ‌شود که همراه با درد فراوان است و شرایط اورژانسی را برای بیمار فراهم می ‌کند، چرا که اگر این حالت که تنها با یک اقدام جراحی توسط متخصص اورولوژی برطرف می ‌شود درمان نگردد سبب مرگ اندام تناسلی و پوسیده شدن آن می ‌شود که می ‌بایست در اسرع وقت اندام فاسد شده قطع و از بدن فرد جدا شود. در کنار سیلدنافیل(ویاگرا)‌ برخی دیگر از جوانان نیز از ترکیبات بی‌ حس کننده یا اسپری‌ های لیدوکائین نیز استفاده می ‌کنند که مهم‌ ترین عارضه آن بروز انزال زودرس در آینده برای فرد است، جدای آن که به مرور زمان خود استفاده ‌کننده از انجام ارتباط جنسی به دلیل بی‌ حسی موضعی ایجاد شده در گلانس پنیس دلسرد شده و مبتلا به درجاتی از کاهش میلی جنسی می ‌شود.

تبلیغات دروغین

در کنار همه این روش ‌های درمانی در بسیاری از کانال‌ های ماهواره‌ای این روزها دستگاه‌ های متفاوتی را می ‌بینیم که برای درمان افراد مبتلا به اختلال نعوظ پیشنهاد می ‌شوند این در حالی است که تنها در یک نوع اختلال نعوظ که آن هم به دلیل اختلالات وریدی است این روش‌ های درمانی می‌ تواند تا درجاتی کمک‌ کننده باشد که تشخیص آن نیز به عهده متخصص است. در واقع پس از انجام بررسی‌ های متفاوت متخصص این نوع اختلال را باید تشخیص دهد و تنها پس از این مراحل می ‌تواند توصیه به استفاده از این نوع وکیوم کند.

روش ‌های جدید چقدر کارساز هستند؟

این روزها بسیاری از مبتلایان به ناتوانی جنسی که درمان شده ‌اند از کارایی درمان‌ های طبیعی می‌ گویند. بسیاری از بیماران این روزها یا خودسرانه یا به واسطه تبلیغات شرکت ‌های خارجی سعی در درمان خودسرانه خود دارند بدون ‌آن‌ که اطلاعات مفیدی در خصوص کارایی این روش‌ ها و حتی عوارض خطرناک بسیاری از آن ها داشته باشند. مشاهده یک تبلیغ ماهواره ‌ای و توصیه دهان به دهان آن این روزها بازار گرمی برای روش‌ های طبیعی درمان ناتوانی جنسی به خصوص در آقایان پدید آورده است. آن چه در این میان اهمیت ویژه‌ ای دارد، این است که شواهد علمی مطمئن جهت حمایت از استفاده ی روش ‌های طبیعی برای درمان ناتوانی جنسی بسیار ناقص است و کمتر پزشکی این‌ گونه روش ‌ها را به عنوان روش‌ های درمانی صرف توصیه می‌ کند. دکتر استیون لام، در خصوص بیماری ‌های جنسی قویا بر این نکته تاکید می‌ کند که اولین نکته ‌ای که فرد مبتلا در پیگیری علت ناتوانی جنسی ‌اش باید به دنبال آن باشد، این است که تشخیص بیماری چیست.

او معتقد است در صورتی که بدانیم علت ناتوانی در نعوظ چیست به راحتی می‌ توانیم با روش‌ های طبیعی درصد بزرگی از این بیماران را تا حد مطلوب و دلخواه شان درمان کنیم.

طب سوزنی: در سال 2009 دانشمندان کره ‌جنوبی با یک بررسی جامع به این نکته پی بردند که طب سوزنی می ‌تواند یکی از راه ‌های کارآمد در درمان ناتوانی در نعوظ و کلا ناتوانی جنسی باشد. البته کره‌ ای‌ ها در آن سال از چند و چون مکانیسم درمانی این روش چیزی نگفتند و فقط به ذکر این نکته بسنده کردند که در مطالعات شان درصد عظیمی از افراد مبتلا به اختلال نعوظ توانسته بودند سلامتی خود را کسب کنند.

عصاره ‌های طبیعی: آرژینین یک ترکیب اسید‌ آمینه است که در مواد غذایی حاوی پروتئین به طور طبیعی وجود دارد. این ترکیب با افزایش میزان جریان خون سیستم جنسی می ‌تواند ناتوانی ‌های جنسی ناشی از اختلال در نعوظ  را درمان کند. در سال 1999 در مجله معتبر پزشکی  نتیجه مطالعه ‌ای به چاپ رسید که در آن بیان شده بود ترکیبات حاوی دوز بالای این اسید آمینه توانسته راه علاجی باشد برای بیماران مبتلا به ناتوانی در نعوظ است.

متاسفانه نقطه ضعف این مقاله همچون بسیاری مقالات دیگر این بود که مصداق خارجی و قابل دسترس این نوع ترکیبات را به وضوح بیان نکرده بود، اما در سال 2003 دانشمندان بلغاری گزارش کردند که عصاره کاج  به عنوان یکی از ذخایر غنی اسید آمینه می ‌تواند ترکیب موثری باشد برای درمان بیماران مبتلا به ناتوانی در نعوظ . البته در همه این تحقیقات یک نکته مشترک است، آن هم این که مصرف این نوع ترکیبات باید زیر نظر پزشک صورت گیرد، چرا که مصرف اسید آمینه در افراد مبتلا به فشارخون بالا و بیماران قلبی و عروقی می ‌تواند خطر بروز سکته‌ های قلبی را افزایش دهد.

جینسینگ: جینسینگ نیز از آن دسته ترکیباتی بود که زمانی در کشور ما نیز سر و صدای زیادی به پا کرد. در سال 2002 در مطالعه ‌ای مشاهده شد که 45 بیمار مبتلا به اختلال  که به مدت طولانی جینسینگ کره ‌ای قرمز را مصرف می ‌کردند علائم بیماری در آن ها تا حد بسیار زیادی تخفیف یافت.  مدیر یک مرکز اورولوژی  بر این عقیده است که مردان دچار اختلال  می ‌توانند با مصرف ترکیبات بهداشتی جینسینگ تا حد بسیار زیادی مشکل خود را بر طرف سازند. البته این پزشک بر این عقیده است که مصرف خودسرانه جینسینگ در کسانی که به واسطه بیماری دیگری دارویی مصرف می‌ کنند، می ‌تواند باعث بروز واکنش‌ های آلرژیک شود، از این‌ رو باید مصرف آن زیر نظر پزشک صورت گیرد.

آب انار:  پزشکان(صرف ‌نظر از تحقیقات ضعیف علمی) قویا به بیماران توصیه می کنند در این خصوص مصرف آب انار را به طور مرتب در برنامه غذایی خود قرار دهند. آب انار ازجمله نوشیدنی ‌های حاوی آنتی‌اکسیدان بالا است، از این ‌رو می ‌توان گفت از بهترین راه‌ های مطمئن و بی‌عارضه است، البته اگر بتوانید نوع طبیعی و بدون ناخالصی آن را پیدا کنید

آقایان بخوانند، خانم‌ها دقت کنند !

آقایان بخوانند، خانم‌ها دقت کنند !

همواره در مقوله روانشناسی روابط زناشویی مباحثی مطرح بوده و هست که گاهی انسان را وادار به تامل و تفکر می‌‌کند! یقینا ما در مقاطع خاص و ویژه‌ای از زمان بنا به مقتضیات زمانی و مکانی به این موضوع اندیشیده‌ایم که چرا و به چه دلیل مردان با زنان تفاوت‌ دارند؟! بی‌شک همه ما به این موضوع واقفیم و آگاهی کافی و لازم داریم اما آنچه مهم است، این‌که در روانشناسی مبحثی وجود دارد تحت عنوان «تفاوت‌های فردی». به این معنا که انسان‌ها با هم از هر حیث می‌‌توانند متفاوت باشند. حال این تفاوت در زنان و مردان در تمام ویژگی‌های رفتاری، شخصیتی، جنسیت، بیان و گفتار، برخوردهای اجتماعی، روابط مابین دوستان، همکاران و... می‌‌تواند جلوه‌گر شود. برای این‌که بتوانیم در این راستا به بسیاری از پرسش‌های به جا مانده در اذهان خودمان، پاسخی معقول و منطقی بدهیم، باید به دقت از دیدگاه روانشناسی این فرآیند را بررسی کنیم تا بتوانیم به نتایج قابل قبولی دست یابیم. یکی از مسائل و دیدگاه‌های رایج در روابط بین همسران که همیشه از گذشته تا به حال وجود داشته، این بوده و هست که:
چرا مردان نمی‌‌توانند به طور درست و صحیح حرف بزنند؟!
البته نمی‌‌خواهیم مردان را با این پرسش زیر سئوال ببریم ولی تحقیقات و پژوهش‌های روانشناسی این مقوله را به اثبات رسانده که اساسا مردها نسبت به زن‌ها آن‌گونه که می‌‌بایست درست صحبت کنند، نمی‌‌توانند و به همین دلیل باعث شده روانشناسان از دیدگاه‌های گوناگون به بررسی این رویکرد بپردازند. براساس پژوهش‌های انجام شده اینچنین برمی‌آید که هزاران سال است که می‌‌دانیم مردان در مقایسه با زنان، هم‌صحبت‌های خوبی نیستند! دختربچه‌ها نه تنها زودتر از پسربچه‌ها شروع به حرف زدن می‌‌کنند، بلکه دامنه لغات و واژه‌های یک دختربچه سه ساله تقریبا دو برابر یک پسربچه هم‌سن و سال اوست! همچنین حرف زدن آنها نیز صددرصد قابل فهم و درک است. این مقوله‌ای است که تحقیقات روانشناسان و گفتاردرمان‌گران نشان می‌‌دهد. حال برای توضیح بیشتر سعی داریم که اندکی از دیدگاه فیزیولوژی مغز به این مقوله بپردازیم. اساسا برای مردان حرف زدن و صحبت کردن، مهارت مهم، حیاتی و اساسی مغز به حساب نمی‌‌آید! این فعالیت مربوط به نیمکره چپ مغز می‌‌شود و منطقه خاصی ندارد. بررسی‌ها و پژوهش‌های انجام‌شده در افرادی که ناحیه چپ مغزشان دچار آسیب‌دیدگی شده، نشان می‌‌دهد که بیشتر اطلاعات کلامی و گفتاری مردان در عقب نیمکره چپ و بیشتر اختلالات کلامی و گفتاری زنان در جلوی نیمکره چپ رخ می‌‌دهد! بررسی پژوهشگران نشان داده که تقریبا تمام نیمکره چپ مردان هنگام صحبت کردن فعال می‌‌شود تا مرکزی برای سخن گفتن پیدا کند ولی موفقیت چندانی حاصل نمی‌‌کند به همین دلیل مردان در صحبت کردن توانمند نیستند. 
برای این‌که شما را با این موضوع بیشتر آشنا کنیم، به یک مثال که البته واقعیت هم دارد، اشاره می‌‌کنیم. زمانی که مردان دور هم جمع می‌‌شوند تا به عنوان مثال یک مسابقه فوتبال را با هم ببینند، تنها صحبت‌هایی که ممکن است بین آنها رد و بدل شود، این است که: آن چیپس را بیاور، تخمه را بده بخوریم، غذا سفارش بده، یک نوشیدنی خنک بیاور و... حال اگر بخواهیم همین مثال را در مورد زنان به کار بگیریم، مشاهده خواهیم کرد که وقتی زنان برای دیدن یک برنامه تلویزیونی یا یک فیلم تماشایی دور هم جمع می‌‌شوند، شاید به جرات بتوان گفت که دیدن آن فیلم یا برنامه تلویزیونی، تنها بهانه‌ای بیش نمی‌‌تواند باشد و تنها دلیل صحبت کردن با هم و لذت بردن از آن لحظات است!
حال خودتان قضاوت کنید که آیا این مقوله در شما و همسرتان و نیز سایر دوستان و آشنایان صدق می‌‌کند یا خیر؟!

روش‌های طلایی
لطفا توجه کنید
مردان بیشتر مواقع کارت تبریکی را انتخاب می‌‌کنند که روی آن جملات صمیمانه، عاشقانه و دوست‌داشتنی‌تری نوشته شده باشد! شاید این انتخاب آنان به این دلیل است که هم‌حرف دلشان را به همسرشان به نوعی زده باشند و هم این‌که دیگر روی آن کارت تبریک، جایی برای نوشتن جمله‌ای از جانب خودشان با دست‌خط خودشان وجود نداشته باشد!
جالب است نه! ولی باور کنید که واقعیت دارد و همیشه این موضوع ذهن خانم‌ها را به خود معطوف داشته است.  
پس، خانم‌ها یادتان باشد که «مردان برای شکار به تکامل رسیده‌اند، نه برای صحبت کردن!» خانم‌ها یادتان باشد که «خریدن یک هدیه یا یک کارت تبریک برای مردان اصلا کار سخت و دشواری نیست، بلکه آنچه مهم است این‌که آنها از نوشتن جملات عاشقانه بر روی آن به نوعی بیزار و گریزانند!» خانم‌ها یادتان باشد که «اگرچه مردان حرف دلشان را شاید به شما نگویند، ولی این به معنای این نیست که شما برداشت منفی‌گرایانه در ذهن خود، نسبت به همسرتان خلق نمایید. بدانید که آنان سرشت و طبیعت وجودشان چنین است. به عبارتی این موضوع از گذشته و دیرباز تا به امروز بوده و از اکنون تا آینده نیز ادامه خواهد داشت. پس اصلا نگران و ناراحت نباشید.»
و کلام آخر این‌که زندگی منشوری است در حرکت دوار! زیر این آسمان آبی باید زندگی کرد. باید عاشقانه زیست و یکدیگر را خالصانه دوست داشت! زندگی زیباتر از آن است که حتی تصورش را می‌کنید. زندگی جاری و ساری است، به شرط آنکه شما خود را با مسیر حرکت این رودخانه پر از آب، وفق دهید، نه این‌که به قول معروف برخلاف جهت حرکت آب شنا کنید. زندگی فرصت ما شدن جدایی‌هاست! زندگی به مانند یک رویا زیباست! پس بیایید با یکدلی، یکرنگی، همدلی، همنوایی و عاشقانه بودن، قدر یکدیگر را به خوبی بدانید. اگر همسرتان کم حرف می‌زند یا درست صحبت نمی‌کند، از او ایراد نگیرید. هر انسانی نقاط ضعف و قوتی دارد که در زندگی مشترک باید آنها را ترمیم و بازسازی کند! اساسا فلسفه وجودی زندگی مشترک همین است که انسان به تکامل برسد و نیز به آرامش روانی وروحی! پس با یکدیگر مهربانانه، صادقانه، عاشقانه و خالصانه برخورد کنید. اگر شوهرتان نمی‌تواند بیان خوبی داشته باشد به او بیاموزید. تصور نکنید که او نمی‌تواند! این طرز فکر اشتباه است. نقاط ضعفش را به او گوشزد کنید و درصدد رفع آنها برآیید. زندگی مشترک، یعنی یک تعامل پایاپای، زندگی مشترک همان گونه که از نامش پیداست، یعنی تشریک مساعی، شرکت نمودن در تمام جوانب و مسائل زندگی. پس شما ایرادهای او را برایش توضیح دهید و با بیانی دوستانه و صمیمانه او را کمک کنید تا بتواند بر نقاط ضعف خویش فائق آید. خود شما نیز شاید اشتباهات و نواقصی در رفتار و گفتارتان داشته باشید که خودتان از وجود آنها بی‌خبرید. آن زمان است که شوهرتان به شما کمک خواهد کرد تا بتوانید، درصدد رفع آنها بر آیید. 
پس با هم باشید و  به هم عشق بورزید. عاشقانه یکدیگر را دوست بدارید و بدانید که زندگی زیباتر از آن است که ما اکنون درباره‌اش می‌اندیشیم و به قول استاد محمدعلی بهمنی:
آن سان که می‌خواهد دلت با من بگو آری
من دوست دارم، حرف دل را بر زبان ای دوست!
و به قول سهراب سپهری: «تا شقایق هست، زندگی باید کرد!»

وقتی از رابطه جنسی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟

 وقتی از رابطه جنسی حرف می‌زنیم، از چه حرف می‌زنیم؟

برای بسیاری از جوانان ایرانی، رابطه با جنس مخالف تنها در یک کلمه خلاصه می‌شود: رابطه جنسی. ارضای غریزه جنسی تنها دلیل برای آنانی است که در خیابان، سایت های دوست یابی، دانشگاه و ... به دنبال آن هستند تا با جنس مخالف هم سخن شوند.

سهیل، یکی از این جوانان، که دانش آموخته مهندسی صنایع است، چنین می‌گوید: «واقعیت همین است که هدف ما از یک رابطه، بحث جنسی است. شاید این رابطه هم بسیار سریه به وجود بیاید، چون عملا دو طرف انتظاری جز این از هم ندارند. به نظر من این نوع از روابط مشکلی هم ندارد. چون هر دو طرف با رضایت دست به این کار می‌زنند.»

حامد،دانشجوی رشته حقوق، اما چنین می‌گوید:«محدود شدن روابط میان پسرها و دخترها به هم بستر شدن، به نظرم نتیجه فشارهای حاکمیت و البته فرهنگ حاکم بر جامعه است. وقتی شما در جایی زندگی می‌کنید که در صورت قدم زدن با جنس مخالف، توسط نیروهای انتظامی دستگیر خواهید شد یا در جامعه‌ای هستید که به هر دختری که با پسرها بخندد، لفظ هر جایی می‌دهد، عملا همه روابطی که باید در اجتماع شکل بگیرد به خانه‌ها و به بسترها منتقل می‌شود و این همان اتفاقی است که امروز می‌افتد. چون عملا برای برقراری رابطه، مکانی امن تر از یک خانه خالی پیدا نمی‌شود.»

در واقع یک بررسی در سازمان ملی جوانان نشان می‌دهد که ۵۵ درصد جوانان با جنس مخالف خود ارتباط دارند. این پژوهش در یک جامعه آماری ۷ هزار نفری – در پاییز ۸۸ -  از دختران و پسران مجرد ۱۵ تا ۲۹ ساله که به روش تصادفی انتخاب شده بودند، انجام شده است.

نتایج این پژوهش بدین شرح است: ۳۰ درصد افراد نمونه فقط رابطه دوستی را انگیزه خود از برقراری رابطه دانسته‌اند. حدود ۳۴ درصد انتخاب همسر و ۱۴ درصد نیز رابطه جنسی را دلیل دوستی برشمردند.

ابراز محبت از جنس مخالف مهم‌ترین عامل موثر در ایجاد رابطه دوستی تلقی شده است.

۴۳ درصد دخترانی که رابطه داشته‌اند بیان کردند که تنها با یک نفر رابطه دوستی داشته اند و ۵۷ درصد با بیش از یک نفر دوست بودند. این نسبت‌ها برای پسران ۲۴ و ۷۶ درصد است.

۲۴ درصد از کسانی که با جنس مخالف ارتباط داشته اند بیان کرده اند که رابطه آنان به آمیزش جنسی منجر شده است.

در استان‌های خوزستان و گیلان بیش از دیگر استانها این رابطه به رابطه جنسی منجر شده است.

۱۶ درصد از جوانانی که آمیزش جنسی داشته‌اند به حاملگی بعد از ازدواج اشاره کرده اند. این رویداد برای پسران در همه سنین و برای دختران بعد از ۱۷ سالگی رخ داده است.

درآمد خانوادگی بیش از ۱۵ درصد از جوانانی که ارتباط جنسی داشته‌اند، بین ۵۰۰ تا یک میلیون تومان بوده است.

در این گزارش آمده است که تبادل نگاه در حدود ۴۰ درصد آغازگر رابطه بوده است.

همچنین ۴۰ درصد افراد خیابان را به عنوان مکان آغاز ارتباط با جنس مخالف اعلام کردند، نزدیک به ۱۵ درصد در میهمانی خانوادگی ۱۵ درصد دانشگاه و ۱۲ درصد پارک و بقیه ،مهمانی‌های دوستانه را اولین مکان ارتباطی با جنس مخالف دانسته‌اند.

بسیاری معتقدند که یکی از دلایل اصلی وجود چنین آماری، سخت گیری‌های حکومتی درباره روابط میان دو جنس مخالف است.

اما حکومت تنها مانع در برقراری روابط جنسی نیست. مهم تر از آن تابوهایی است که در جامعه وجود دارد و از جمله بکارت دختران.

در واقع این تصور در میان تعداد زیادی از ایرانیان وجود دارد که دختر تا زمان ازدواج باید باکره باشد و نبود بکارت دلیلی است بر «روسپی» بودن.

مرجان، دانشجوی گرافیک دانشگاه تهران، در این باره می‌گوید: «این مشکلی است که خیلی از دختران با آن سر و کار دارند. ترس از خانواده، جامعه و بی آبرویی باعث می‌شود که بسیاری از دختران، روابط جنسی قبل از ازدواج را تجربه نکنند یا این که این تجربه‌ها ناقص باشد. در واقع جامعه به پسرها در این زمینه آزادی بی حد و حصر می‌دهد و دختران را محدود می‌کند."

این همان نظری است که فاطمه، روزنامه‌نگار هم دارد: «به نظر من در زمینه رابطه جنسی، جامعه ایران از پسران چشم پوشی می‌کند و تمام کاسه کوزه‌ها را بر سر دختران می‌شکند. اگر بخواهم صریح‌تر صحبت کنم، وقتی دختر و پسری با هم رابطه جنسی داشته باشند، پسر را "زرنگ" و دختر را "روسپی" می نامند.»

تاکنون برای حل این «معضل» از سوی حکومت چاره های بسیاری اندیشیده شده که عملا تاکنون بی نتیجه بوده‌اند. در اوایل دولت اصلاحات طرحی با نام «خانه عفاف» بر سر زبان‌ها افتاد که عملا به نتیجه‌ای نرسید. در سال‌های اخیر اما بحث ازدواج موقت (صیغه) و ازدواج در سنین پایین بسیار از سوی مسوولین مورد تشویق قرار می‌گیرد. طرح‌هایی که مشخص نیست تا چه مقدار کار کارشناسی روی شان انجام شده است؟

فقر و فحشا

برای نخستین بار در سال ۸۶ بود که یک مقام رسمی، نسبت به بحرانی بودن سن فرار دختران در ایران هشدار داد. در آن زمان مدیر کل دفتر امور آسیب دیدگان اجتماعی سازمان بهزیستی اعلام کرد که سن دختران فراری ۹ سال و و شرایط در این زمینه  بحرانی است. وی همچنین  میانگین سن دختران فراری در تهران را  ۹ تا ۱۷ سال دانست.

این سخنان، باعث شد بسیاری سخنان موسوی لاری، وزیر کشور دوران اصلاحات را به خاطر آورند که زمانی اعلام کرده بود زمان دسترسی به زنان «روسپی» در شهر تهران، کمتر از ۱۰ دقیقه است.

خبرگزاری ایلنا نیز در گزارشی از یک کارشناس آسیب های اجتماعی، آمار مراکز فحشا در سطح شهر تهران را ۸ هزار باند اعلام کرد.

معینی کارشناس آسیب های اجتماعی، در همایش بررسی آسیب های اجتماعی، گفت:« طبق آمار در مدت ۷ سال متوسط سن فحشا از ۲۸ سال به زیر ۲۰ سال رسیده ودر حال حاضر کف این سن تا ۱۳ سالگی پایین آمده یعنی در میان نوجوانان به طور روزافزونی گسترش یافته است.»

این کارشناس مسائل اجتماعی تصریح کرد: «بین ۳۰۰ تا ۶۰۰ هزار زن "خودفروش" در جامعه ما قابل ردیابی هستند و بسیاری از دانش آموزان دبیرستانی این معضل اجتماعی را به طور رسمی می‌پذیرند.»

توقعات دختران پایین آمدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج


توقعات دختران پایین آمدن آمار ازدواج و بالا رفتن سن ازدواج

 

مقاله از علی سلطانی مجد

صفحات آگهی نامه ها رو ورق میزنیم ، نیاز مند به یک خانم مسلط به تایپ ، نیازمند به یک خانمه لیسانسه برای کار در یک شرکت ، نیاز مند به یک خانم برای کار در شیرینی فروشی ، نیاز به یک خانم با روابط عمومی بالا ، نیاز به یک خانم و نیاز به یک خانم و باز نیاز به یک خانم  اصلا انگار دیگه اقایان قرار نیست استخدام جایی بشند ؟  پس مدرک دانشگاهی به چه دردشون میخوره ؟ واسه  متر کردن خیابانها هم که نیاز به مدرک بالا نیست  هست ؟  در نتیجه ورودی آقایان به دانشگاه ها کمتر میشه اونایی هم که به دانشگاه میرن درصدیشون برای فرار موقتی از خدمت سربازی  عدم پذیرفتن مسئولیت و یا در کنار جنس مخالف بودنه و بخش کمی هم به امید یافتن شغل و شرایط مناسب بعد از فارق التحصیل شدنشونه .

در عوض دختران  60 درصد ورودی دانشگاه ها  را تشکیل میدهند  بالا رفتن مدرک تحصیلی مساویست با بالا رفتن سطح توقعات  . : من 4 سال بیخودی دانشگاه نرفتم که حالا بخوام تو خونه ظرف بشورم یا با یه ادم دیپلمه ازدواج کنم .طرفم باید مدرکش بالاتر از خودم یا حداقل هم سطح خودم باشه   ،  طرفم باید  ماهیانه حداقل 1 میلیون درامد داشته باشه تیپ و قیافشم خوب باشه .

با هم بررسی میکنیم

یک دختر 23 ساله در شرایطی که امادگی کامل برای ازدواج داره  معیارهای او : طرفم تحصیل کرده - شاغل - درامد خوب - اخلاق خوب - خوش تیپ - خوش قیافه و ... 

یک پسر 23 ساله که از نعمت پدر مایه دار محروم باشه :  اگر سال اول دانشگاه قبول شده باشه  و عقب نیفتاده باشه در 22 سالگی دارای مدرک کارشناسی اگر قصد ادامه تحصیل نداشته باشه 6 ماه باید در نوبت خدمت نظام وظیفه قرار بگیره تا بعد از 6 ماه تازه نوبت اعزام وی به دوره آموزشی  فرا برسد اگر جزء سهمیه ها نباشد 21 ماه خدمت سربازی وی زمان میبرد ،  که با اون 6 ماه زمان انتظار قبل از اعزام 27 ماه خوشبین باشیم 3 ماهم تخفیف میدیم 24 ماه  اقا الان 24  سالشه و میخواد وارد بازار کار بشه  اگر پارتی نداشته باشه باید به سراغ نیازمندیها بره و دنبال کار باشه اونم نیازمندیهایی که همه پر شده از جذب نیروی خانم حدود 4 ماه شاید طول بکشه تا کار مناسب پیدا بشه تازه استخدام قرار دادی که معلوم نیست بعد از 6 ماه یا یکسال قرار داد تمدید می شود یا نمی شود   تقریبا باید 4 یا 5 سالی کارکنه قید همه چیز رو بزنه  تابه ثبات مالی برسه  یه پس اندازی جمع کنه پس در بهترین شرایط و بدون وقفه یک پسر لیسانسه دارای شغل  و سربازی رفته حدودا 30 سال سن داره .باز هم خوشبین میشیم و 2 سال تخفیف میدیم 28 سال . باید به دنبال اجاره مسکن  و تهیه خرج و مخارج مراسم باشه  چون خانواده دختر خانم گفتن ما همین یه دختر رو داریم و براش کلی ارزو داریم خب شما ندارید واسه چی اومدید خواستگاری دختر ما . تازه توقعات مالی خوده اون دختر خانم بماند .

پس دختر خانمها و خانواده آنها در صورتی که توقعاتشون بالا باشد تقریبا باید منتظر یک آقای 40 ساله باشند که همه شرایط مورد نظر را داشته باشد یا اینکه سایر موقعیتها را به امید خواستگار بهتر از دست بدهند . و سن دخترا بالا تر رود و انتخابهایش محدود تر شود . برای همین است که که پسران نباید نگران باشند چون حتی اگر 40 سالشونم باشه با طرز فکر ی که درجامعه حاکم است میتوانند با یک دختر 20 ساله ازدواج کنند و جای نگرانی نیست و بالعکس اینجا دختران متضرر می شوند و این واقعیت جامعه کنونی میباشد .

توصیه می شود  ملاک سواد یک فرد را مدرک دانشگاهی قرار ندهید - توصیه می شود قبل از بررسی مسائل ظاهری شخصیت فردی طرف را ارزیابی کنید . پول دار بودن درامد بالا داشتن  لازمه  یک زندگی ایده ال است اما همه زندگی را شامل نمی شود میتوان گام به گام در زمینه مادیات پیشرفت کرد . صورت قشنگ و جذاب  اندامی ورزیده و تیپ مناسب داشتن خیلی خوبه اما مرد بودن بهتر است . هیچ کس کامل نیست بهتره رویایی فکر نکنید .

شاگردی از استادش پرسید: عشق چیست؟
 استاد در جواب گفت: به گندم زار برو و پر خوشه ترین شاخه را بیاور. اما در هنگام عبور از گندم زار، به یاد داشته که نمی توانی به عقب برگردی تا خوشه ای بچینی؟
 شاگرد به گندم زار رفت و پس از مدتی طولانی برگشت.
 استاد پرسید: چه آوردی؟
 و شاگرد با حسرت جواب داد: هیچ! هر چه جلو می رفتم، خوشه های پرپشت تر می دیدم و به امید پیدا کردن پرپشت ترین، تا انتهای گندم زار رفتم.

استاد پاسخ داد: عشق یعنی همین

شاگرد پرسید؟ پس ازدواج چیست؟

استاد گفت: این بار به جنگل برو و بلندترین درخت را بیاور و به یاد داشته باش که باز هم نمی توانی به عقب برگردی.

شاگرد رفت و پس از مدت کوتاهی با درختی برگشت.

استاد پرسید؛ آیا به راستی این بلندترین درخت است؟

شاگرد پاسخ داد: اولین درخت بلندی که دیدم انتخاب کردم ترسیدم بلندتر از آن پیدا نکنم و دست خالی برگردم.

استاد پاسخ داد: ازدواج یعنی همین